سید آرشا نورانی

چهارشنبه 14 فروردین 92

توی روزهای کاری عید هرچقدر زنگ زدم سونوگرافی فارابی جواب ندادن . بالاخره امروز تصمیم گرفتم برم یه جای دیگه ، ‌با همسر رفتیم به سمت چهارراه طالقانی چشمم افتاد به سونوگرافی دکتر امیر فتاح رفتم قیمت رو پرسیدم ، ‌سونوگرافی که دختر عمه های گلم سیما و افروز با 15 هزار تومان توی مرکز سونوگرافی فارابی انجام داده بودند رو 50 هزار تومان می گرفت . بی خیال اونجا شدیم با اینکه می دونستیم فارابی بسته است رفتیم تا برای روز شنبه پیداش کنیم اما در کمال نا باروری دیدیم بازه ، ‌رفتم از خانم منشی سئوال کردم این سونو رو شما انجام می دین گفتن بله ،‌هزینه رو پرسیدم گفتن 17500 تومان داشتم شاخ در می آوردم اینجا 20 نفری نشسته بودن اما اونجا فقط 2 ...
31 فروردين 1392

پنجشنبه 8 فروردین 92

خاله الهام SMS داد که اسم پسر ما انتخاب شد امیر آرشا . ( من ) گفتم امیرش واسه خودت اما آرشا رو تقلب کردی ☺گفت مامانم گفته آرشا قشنگ تره . من خیلی خوشحالم اگه نی نی ما هم پسر باشه هر دوشون توی یک روز به دنیا می آن اسم هرشونم آرشا باشه خیلی قشنگ می شه ،  نه ؟ اینم دو تا ماچ از هردوتون ...
31 فروردين 1392

چهارشنبه 7 فروردین 92

با خاله الهام صحبت کردیم و از اوضاع همدیگه گفتیم . گفت اسم چی کار کردی گفتم دختر باشه آروشا پسر باشه آرشا من سئوال کردم گفت یا آرشام یا آراد . هردوتون هزاران سال زنده باشین عزیزای من
31 فروردين 1392

یکشنبه 4 فروردین 92

با مادر جون و خاله لیلا و خاله شهین و خاله بنفشه  و آرتین رفتیم نمایندگی منگو توی محمودآباد ، ‌اونجا کلی لباسهای قشنگ بود ولی ما که از جنسیت مطمئن نبودیم خرید نکردیم ولی کلاه شاپوهای قشنگی داشتش که یکی برای آرتین خریدیم و خاله جون لیلا یکی هم برای نی نیه ما خرید به عنوان عیدی . ...
31 فروردين 1392

چهارشنبه 30 اسفند 91

عیدت مبارک گلم امروز سال نو میشه و ما امسال عید رو با وجود نی نی مون جشن می گیریم . قراره همگی بریم خونه مامان جون (‌فردیس )‌ آخه امسال اولین سالیه که مامان جون ما رو تنها گذاشته و رفته . امیدوارم همیشه روحش شاد باشه ...
31 فروردين 1392

شنبه 26 اسفند 91

امروز آخرین روزی بود که رفتم سر کار چون 28 انبار گردانی داریم و شرکت تعطیله منم 27 رو مرخصی گرفتم تا یه کم خدایی نکرده خونه رو واسه عید با همسر تمیز کاری کنیم . بعد از اینکه از سر کار برگشتم با سیاوش قرار گذاشتم و مستقیم رفتیم سونوگرافی برای تعیین جنسیت ،‌آخه گفتم شاید توی عید چیزی دیدم و دوست داشتم بخرم . بعد از اینکه کلی دنبال سونوگرافی گشتیم (‌همه می گفتن بدون نسخه نمی شه ) رفتیم درمانگاه شاهرخی ،‌همونجا دکتر سونو رو نوشت من رفتم قسمت سونوگرافی . همسر چون کار داشت رفت و من از ساعت 5 تا 7 منتظر شدم تا اینکه بعد از 2 ساعت نوبتم شد (‌تقریباً‌دیگه شب شده بود ) ‌رفتم داخل و دکتر گفت خدارو شکر همه چیز خوبه و واسه ت...
31 فروردين 1392

شنبه 19 اسفند 91

امروز 19 اسفنده و 1 روز بیشتر به تحویل سال 1392 نمونده ،‌قراره من و خاله الهام هفته دیگه یواشکی همه بریم سونوگرافی تا جنسیت دقیقاً‌مشخص بشه . خدایا هرچی هست فقط سالم باشه و درضمن صالج اگه دختر باشه اسمش رو میزاریم آروشا اگه پسر باشه میزاریم آرشا روزها خیلی سریع از پس هم می آن و می رن و هفته ها مثل روزها عوض می شن و نی نی ما ماشاالله هفته به هفته بزرگتر و بزرگتر می شه و من هر روز براش آیة الکرسی می خونم تا در پناه خدای بزرگ صحیح و سالم و صالح هر چه زودتر به جمع دونفرمون بپیونده و خونه و زندگیمون رو غرق شادی و شعف کنه آمین با رب العالمین ...
31 فروردين 1392

چهارشنبه 16 اسفند 91

با مادر جون و ددی وخاله جون لیلا رفتیم از نمایندگی مکسی کوزی کالسکه خریدیم و سعی داشتیم کالسکه هم سبک باشه و هم جمع و جور کردنش و حمل و نقلش واسه وقتی من تنهام راحت باشه به همین خاطر مدل mila رو انتخاب کردیم که هم عصائیه هم راحت جمع می شه و وزن کل کالسکه 5/7 کیلوه . مبارکت باشه عزیزم ...
31 فروردين 1392

جمعه 11 اسفند 91

با خاله الی اینا رفتیم تیراژه طبقه زیر همکف که وسایل نی نی داشتش و گشتیم و ددی و عمو شهرام پائین موندن و من و خاله الی رفتیم طبقه بالا (‌همکف )‌همین که داشتیم مغازه ها رو دنبال مانتو واسه خاله می گشتیم و این رو هم بگم که هر بچه ای که توی کلسکه بود  توجه ما رو جلب می کرد  یهو خاله گفت چه بچه نازیه ، ‌من نگاه کردم باورم نمی شد یعنی این همون بچه ایه که من حدود 5 ماهه هر هفته به وبلاگش سر می زنم و باهاش خو گرفتم ،‌بله دقیقاً‌خودش بود ژوان ،‌ژوانی که من از چند ماهگیش می شناختمش به خاله گفتم ژوانه ،‌مامیه ژوان خیلی متحیرانه به ما نگاه می کرد و حتماً‌ با خودش می گفته اینا کین ؟!دخمل منو از کجا م...
31 فروردين 1392

جمعه 4 اسفند 91

امروز عصر با مادر جون و خاله شهین و خاله بنفشه رفتیم نمایندگی مکسی کوزی کرج واسه دخملمون کریر مدل pebble خریدیم و مادر جوش همیشه مهربون یه حوله تن پوش مدل قنداق فرنگی که خیلی خیلی خوشگل و نرمه واسش خرید . ...
31 فروردين 1392